در جهانبینی فلسفی، عرفانی و حکمی، هستی دارای ساختاری سلسلهمراتبی و مبتنی بر چهار عالَم اصلی است: ناسوت، ملکوت، جبروت و لاهوت. این عوالم، مراتب گوناگون ظهور و تجلی حق تعالی را نمایان میسازند و هر یک ویژگیهای منحصربهفردی دارند. عالم ناسوت، پایینترین مرتبه از این سلسلهمراتب، همان جهان مادی و طبیعت است که با ویژگیهایی همچون مکان، زمان، حرکت و تغییر شناخته میشود. این عالم، قلمرو محسوسات و پدیدههای فیزیکی است که موجودات در آن دارای ابعاد، شکل و کمیت هستند. در مرتبه پس از آن، عالم ملکوت یا عالم مثال قرار دارد که به برزخ یا خیال منفصل نیز شهرت دارد. این عالم، واسطهای میان جهان مادی (ناسوت) و جهان مجردات (جبروت) است و در آن، حقایق مجرد و لطیف، بهصورت صورتها و اشکال مثالی و بدون ماده ظاهر میشوند. به باور حکما، از جمله صدرالدین قونوی، آفرینش این عالم به دلیل عدم سنخیت مستقیم بین ارواح مجرد و اجسام مادی بود تا از این طریق، فیض الهی بتواند از طریق ارواح به عالم اجسام برسد و ارتباط این دو قلمرو ممکن گردد.
عالَم جبروت، مرتبهای فراتر از ملکوت است که از آن بهعنوان عالم ارواح مجرد و لوح محفوظ تعبیر میشود. موجودات این عالم، کاملاً از ماده و عوارض آن منزهاند. این موجودات مجرد به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول، ملائکه مهیمه هستند که بهکلی محو جمال الهیاند و هیچ تعلقی به تدبیر عالم مادی ندارند. دسته دوم، ارواحی هستند که با وجود تجردشان، مسئولیت تدبیر و تصرف در عالم اجسام را بر عهده دارند. در متون دینی، به ویژه در آیات قرآن کریم همچون آیه «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»، به این مرتبه و موجودات آن اشارههای متعددی شده است. در نهایت، والاترین مرتبه وجود، عالم لاهوت است که قلمرو ذات اقدس الهی محسوب میشود. این عالم، غیبِ مطلق و سرچشمه همه عوالم پایینتر است و خداوند در این مقام، با نام الله شناخته میشود که محور اصلی تمام ادیان الهی و متون مقدس، از جمله قرآن کریم، است.