عماد موسوی

لغت نامه دهخدا

عماد موسوی. [ ع ِ دِ س َ ] ( اِخ ) ( میر... ). از شعرای معاصر میر علیشیر نوائی. رجوع به عماد مشهدی شود.

فرهنگ فارسی

از شعرای معاصر میرعلیشیر نوائی

جمله سازی با عماد موسوی

میتوان فرعون را در نیل بردن میتوان بر ید بیضا عصای موسوی ثعبان شدن
سپهر از رخ مهر شد موسوی ید هوا از دم صبح شد عیسوی دم
غلوّ قهر شرع موسوی بود غلوّ لطف دین عیسوی بود
آن مجد دین رسول، آن فخر موسویان آن در سخا و سخن، چون جد خویش ملی
تیغ او دست موسوی است از آنک نیل را چون سر قلم بشکافت
لطیفه این ولایت خود ز موسی است مشاهد موسوی المشرب اینجاست