علی دیناری

لغت نامه دهخدا

علی دیناری. [ ع َ ی ِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن حسن بن دینار دیناری نحوی، مکنّی به ابوالحسن. وی از فرزندان دیناربن عبداﷲ بود و در سال 463 هَ. ق. درگذشت. پدراو ابوالفتح محمد، از صاحبان علم و محدثان به شمار می رفت. ( از معجم الادباء یاقوت چ مارگلیوث ج 5 ص 409 ).

جمله سازی با علی دیناری

دل و دین تو ربودند و ندانستی دین چه فرمان دهدت؟ بندهٔ دیناری
زد شمع جهان بر دل من دی ناری در سوز و گداز از آن شدم دیناری
گویند ابراهیم ادهم وقتی اندر کشتی خواست نشست، سیم نداشت گفتند هرکسی که در کشتی نشیند، دیناری بباید داد، او دو رکعت نماز کرد و گفت یارب از من چیزی می‌خواهند من ندارم، در وقت آن ریگ همه دینار شد.
ماده دو- از اول فروردین ۱۳۱۱ سکه‌های طلای یک و نیم پهلوی و سکه‌های نقره نیم، یک، دو و پنج ریالی و سکه‌های نیکل پنج، ده و بیست و پنج دیناری و اسکناسهای شرکت اسکناس آمریکایی که در نیویورک چاپ شده بودند رواج پیدا کرده و دارای اعتبار هستند.
پس از برداشتن ۲ صفر از واحد پول در سال ۱۹۹۳، اسکناس‌های ۱۰، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۵۰۰ دیناری به چاپ رسیدند. در سال ۱۹۹۶ اسکناس‌های ۱۰۰۰ و ۵۰۰۰ دیناری نیز به جمع اسکناس‌های مقدونیه شمالی پیوستند.
با سرنگونی رژیم زین‌العابدین بن‌علی سری تازه‌ای از اسکناس‌ها آهسته آهسته به چاپ رسید. در سال ۲۰۲۰ اسکناس‌های ۵ دیناری و ۵۰ دیناری روانه بازار شد. تصویر توحیده بن شیخ، نخستین پزشک زن تونس بر روی اسکناس ۱۰ دیناری نقش بسته است.