طور ثابور

لغت نامه دهخدا

طور ثابور. ( اِخ ) رجوع به ثابور شود.

جمله سازی با طور ثابور

دل که از طور محبت رفت بر معراج عشق قدر خویش از آفتاب و ماه برتر می‌کند
2 - فرد سعى مى كند نسبت به ديگران محتاطانهعمل كند و با دقت در انجام كار به طور صحيح تلاش مى نمايد.
دل آواره‌ام طور رم آسوده‌ای دارد اگر گرد ملال آورد صحرا را ارم کردم
58- معجم طبرانى، ح 57، ص 128؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 191؛ انساب الاشراف بلاذرى، ص 38 كه آن را از مجاهد و به طور اختصار آورده است.
(اگـر از ايـن كـار خـوددارى نـكـنـى به طور قطع تو را سنگسار خواهم كرد) (لئن لمتنته لارجمنك ).
بنده نیز از دور چرخ و جور دهر و طور خلق عزلتی بگزیدم وزو خوش دل محزون من
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ورژن
ورژن
هیز
هیز
ارور
ارور
چیست
چیست