صافی شنی

فرهنگستان زبان و ادب

{sand filter} [مهندسی محیط زیست و انرژی] نوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و به صورت لایه لایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده می کنند

ویکی واژه

نوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و به‌صورت لایه‌لایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده می‌کنند.

جمله سازی با صافی شنی

شاها به دولت تو صافی است خاطر من چون خاطر ارسطو در خدمت سکندر
خداوندی که بی نیروی لشکر جهان بگشاد و صافی کرد هموار
جانم اگر صافی‌ است دُردیِ لطف تو است لطف تو پاینده باد بر سر جان تا ابد
چو جان ز علت صافی تنش ز عیب و عوار چو کفر از ایمان خالی دلش ز مکر و حیل
قوی دل شو که بر جام بلور صافی آشامان شکست آمد چو پهلو با سفال دردخواران زد
صائب از صافی مشرب می نابش کردم گر به من درد ز میخانه قسمت دادند
جامهٔ زهدی، که بود بر تن ما، تنگ شد بادهٔ صافی بیار، جامهٔ صوفی ببر
ناله چنگ و می صافی و زلف چو زره چاره این غم درهم شده همچون زره است