شوی جستن

لغت نامه دهخدا

شوی جستن. [ ج ُ ت َ ] ( مص مرکب ) طلبیدن شوهر. جویای همسر شدن. همسر طلبیدن.

جمله سازی با شوی جستن

بيزارى جستن كافر كور دل از قرين شيطانى خود در قيامت
سزد گر بسازیم و پیمان کنیم دل از جنگ جستن پشیمان کنیم
همه دنیا درون پر اشک و خونست وفا جستن ز اشک و خون جنونست
به پیش جهاندار پیمان کنیم دل از جنگ جستن پشیمان کنیم
دلا در دور گردون گوشه ای گیر که از گرداب به جستن کناری