شاد سپرم

لغت نامه دهخدا

شادسپرم. [ دِ پ َ رَ ] ( اِ مرکب ) نوعی ریحان که در بلاد عرب روید. ( شعوری ). رجوع به شاسپرم، شاه اسپرغم، شاه اسفرهم، شاهسپرم، شاهسپرغم و شاهسپرهم شود.

فرهنگ فارسی

نوعی ریحان که در بلاد عرب روید

جمله سازی با شاد سپرم

قرار گیر یکی بر طریق معشوقان چو من همی سپرم بر تو سیرت عشاق
در عشق دم شیر عرین می سپرم در جمله نگه کن که چه دیوانه سرم
طریق عشق تو جان پدر بجان سپرم اگر نه باز بکین راه جان ما سپری
هرکه تیغی به کف آورده بسازد سپرم هر که تیری به کمان هشته نماید هدفم
رو سخن کار مگو کز همه آزاد شدم رو سخن خار مگو چون همه گل می سپرم