ساخت اماج
فرهنگ فارسی
جمله سازی با ساخت اماج
ترک بهشت کرد و نجف را مقام ساخت چو دید کاین مقام مبارکتر است از آن
ببد شاد دل وز جهان آفرین برآن شاه کآن ساخت کرد آفرین
به مجلسگه اندر مرا جای ساخت به خلوتگه اندر مرا بار داد
هر که ما را ساخت زینسان دل دو نیم یا رب اولادش چو ما گردد یتیم
تا حسن خود در آینه خویش بنگرد فرمود جلوهئی و عیان ساخت مظهری
دوبار آتبین زآن سپس بزم ساخت کزآن بزم خورشید گردون فراخت