زواری جان

لغت نامه دهخدا

زواریجان. [ زَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد است که 242 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

جمله سازی با زواری جان

معابد سلسیت هندو در گوا توسط دیوگو تخریب شد و خود وی از تخریب آنها در ۱۵۶۷ میلادی نظارت می‌کرد. این کار باعث خروج گروهی هندوها از مناطق تحت تسلط پرتغال شده و هندوها با تندیس‌های ایزهای‌شان به آنسوی رود زواری به مناطق شاهان هندو پناه بردند. معبدهای شری رامناتی، شری شانتادورگا و شری مانگیشی از جمله معابدی بودند که ویران شدند. ۹ پاگودا در دهکده مارگوآ (ماتاگراما) نیز شامل معابد ویران شده توسط دیوگو بود و در مقابل این کار درآمد تمامی زمین‌های که در این منطقه بود به وی اعطاء گردید. تخریب از آنجا آغاز شد که یک یسوعی توسط مردمان محلی دهکده لوتولیم مورد حمله قرار گرفت و زمانی دیوگو رودریگوز که در آن زمان سردسته قلعه راکول بود، تمامی ساکنین منطقه لوتولیم را برای جلسه‌ای فراخواند، مردمان از امر او اطاعت نکرده و در جلسه حاضر نشدند. برای اینکه به آنها جزا داده باشد، او معبد رامنات را سوزاند. ساکنین دهکده از وی به Capitão às Justiças de sua Magestad در گوا شکایت کردند. مجری قانون به سردسته رودریگو دستور داد تا معبد را دوباره بسازد.
امتیاز اعطا شده شرکت را مجاز به احداث و بهره‌برداری از راه‌آهن ببن قزوین و قم (از طریق تهران و ری) به مدت ۹۹ سال می‌داشت. با توجه به تعداد زواری که برای زیارت حرم سفر می‌کردند. طرحی بسیار سودآور به نظر می‌رسید. ولی مدیران شرکت خواسته‌های بیشتری داشتند، خط راه‌آهنی بین دریای خزر و سواحل ایران در جنوب کشور، از طریق تهران. که جامه عمل نپوشاند، به دلیل این که هرگونه ارتباطی برای حمل و نقل سریع بین شمال و جنوب کشور، با منافع دو امپراطوری روسیه و بریتانیا در تضاد بود.