به گفتهٔ ویلیام ملاندرا: «گاتها در مقایسه با ادبیات سایر ادیان مشرقی شاید مبهمترین و پرابهامترین سرودهها باشند. تقریباً هر بند از گاتها آماده چندین تفسیر است.»
بر دوش روز خاوری از شب فکنده زلف بر روی صبح مشرقی از شام کرده خال
مست فیض مشرقی فیّاض شد آنجا که گفت «گر به شمع کشته میزد آستین درمیگرفت»
تا تجلی کرد مهر مشرقی در مغربی مغربی را جمله ذرات عالم شد نهان
محمل سلطان مصر آمده بیرون ز شام مشرقی تیز رو گشته پدید از عطن