روغن حل پذیر

فرهنگستان زبان و ادب

{soluble oil} [خوردگی] نامیزه ای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روان سازی و خنک سازی و ممانعت از خوردگی به کار می رود متـ. روغن نامیزه ای emulsifying oil

جمله سازی با روغن حل پذیر

روغن گردو یکی از مهم‌ترین روغن‌های مورد استفاده نقاشان دوره رنسانس بود.
بلبل و پروانه را چشم از فروغش روشن است از چراغ لاله ی او، روغن گل کم مباد
سینه گلزار است تا باقی است درد عشق یار کز گداز دل چراغ داغ روغن می برد
چون چراغ عمر را فیض تو روغن کم کند آن طمع دارم که با ایمان بمیرانی مرا
نی‌ایم رنگی و چندین چمن نمو داریم به روی آب فتاده‌ست موج روغن ما
نی که دایم روغن است و شیر نه زانکه گر شیر است بس نامحرم است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خواجه یعنی چه؟
خواجه یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز