رفیق هندی

لغت نامه دهخدا

رفیق هندی. [ رَ ق ِ هَِ ] ( اِخ ) داتارام. از گویندگان متأخر فارسی زبان هند و خود بت پرست بود. بیت زیر از اوست:
با دوست دشمنی و به دشمن تو دوستی
ای وای بر کسی که بود دوستدار تو.( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ).رجوع به صبح گلشن ص 183 و فرهنگ سخنوران شود.

جمله سازی با رفیق هندی

دل بیمار شد از دست رفیقان مددی تا طبیبش به سر آریم و دوائی بکنیم
احمد رفیق (احمد رفیق شاعر، نویسنده، مورخ و استاد تاریخ) مدعی است که:
باده‌گساران مست شراب جمع رفیقان مست و خراب بر بت ساقی داشته چشم بر مه مطرب داشته گوش
مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم تو میان ما ندانی که چه می‌رود نهانی
در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۷ دبیرکل سازمان ملل دادگاه ویژه قاتلان رفیق حریری را برای سه سال دیگر تمدید کرد.
مخالفان در این تظاهرات، رنگ قرمز و سفید را به نمایش گذاشتند و وفاداران نخست‌وزیر رفیق حریری به رنگ آبی مشخص می‌شدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جستجو یعنی چه؟
جستجو یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز