رئیس حسن بیرجندی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بیرجندی، رئیس حسن، منشی، تاریخنگار و شاعر اسماعیلی است.
بیرجندی، رئیس حسن، منشی، تاریخنگار و شاعر اسماعیلی. از زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست و تنها می دانیم که در پایان دوره الموت، از تاریخ اسماعیلیان نزاری، می زیسته است. بیرجندی در آغاز سده هفتم در جنوب خراسان، در منطقة کوهستان (قهستان) روزگار می گذرانده است. او سالهای زیادی در قائن و دیگر نقاط منطقه قهستان در دستگاه حاکمان نزاری، بویژه محتشم شهاب الدین منصور، سمت منشیگری داشته، ازینرو به لقب منشی نامبردار شده است.
← کتاب بیرجندی
(۱) امین احمد رازی، هفت اقلیم، چاپ جواد فاضل، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۲) عبدالله بن لطف الله حافظ ابرو، مجمع التواریخ السلطانیه، چاپ محمد مدرسی زنجانی، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳) رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ: قسمت اسماعیلیان و فاطمیان و نزاریان و داعیان و رفیقان، چاپ محمدتقی دانش پژوه و محمد مدرسی زنجانی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۴) عبدالله بن علی کاشانی، زبدة التواریخ: بخش فاطمیان و نزاریان، ساختة ۷۰۰، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۶۶ ش.

جمله سازی با رئیس حسن بیرجندی

نحو گویش بیرجندی تابع اصول جمله‌بندی زبان فارسی است و تفاوت اساسی گویش بیرجندی با فارسی رسمی در آواشناسی و صرف است. این توصیف دربرگیرنده گویش شهر بیرجند (تقریبا تا شعاع پانزده کیلومتری) است و روستاها و بخش‌های منطقه بیرجند را در برنمی گیرد.
گویش مردمان سربیشه لهجه و کشیدگی خاصی مانند گویش بیرجندی ندارد و برخلاف گویش بیرجندی است که در آن کلمات با مُصوت ــَــ آغاز می‌شوند و بیشتر به زبان سیستانی نزدیک است. آنچه گویش سربیشه‌ای را سخت کرده انتخاب واژگان اصیل فارسی دری در تکلم سربیشه‌ای‌ها است که به دلیل نزدیکی سربیشه با مرز افغانستان بوده و هنوز هم پا بر جاست.
دسمال خِیاتِه (دستمال خیاته)، «خیاطه» در زبان عربی به معنی نخ، رشته و آنچه بدان دوزندگی کنند است. اما در گویش بیرجندی به نوعی نخ و پارچه ابریشمی معمولی گفته می‌شد. «دسمال خیاته» جزو سربندهای به‌شمار می‌آمد.
پیشوند kor- (کُر) در گویش‌های جنوب خراسان نظیر قائنی و بیرجندی با اسم ترکیب شده و صفتی با مفهوم کوتاهی و بریدگی می‌سازد.
حیدری، محمد؛ عرب‌پوریان، فریدون؛ قیطرانی، فریدون؛ مطیع بیرجندی، علی‌اکبر (۱۳۸۵). تکنولوژی و کارگاه تعمیر لوازم خانگی. شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران. شابک ۹۶۴-۰۵-۱۲۶۵-۶.
در بیرجندی، ساخت واژه از طریق اشتقاق (افزودن وندهای مختلف به واژه‌ها و ماده‌های فعلی) یا فرایند ترکیب صورت می‌گیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
علت
علت
شب دراز است و قلندر بیدار
شب دراز است و قلندر بیدار
حوصله
حوصله
سلیم
سلیم