لغت نامه دهخدا
دیزی بارکردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پختن آب گوشت در دیزی. ( یادداشت مؤلف ). || بکنایه، بمزاح، آرمیدن با جفت. مباضعت. ( یادداشت مؤلف ).
دیزی بارکردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پختن آب گوشت در دیزی. ( یادداشت مؤلف ). || بکنایه، بمزاح، آرمیدن با جفت. مباضعت. ( یادداشت مؤلف ).
پختن آب گوشت در دیزی
💡 باید از اضافه بارکردن مخلوطکن پرهیز کرد، به ویژه در مورد سنگدانههای بسیار سنگینی همچون ذرات پانچی فولادی اندازه محموله را باید تا حدود ۵۰٪ ظرفیت اسمی مخلوطکن کاهش داد. از آنجا که برخی سنگدانهها کاملاً ترد و شکنندهاند، باید برای جلوگیری از شکسته شدن سنگدانهها که تاثیرات زیانبخشی بر کارایی و آباندازی بتن دارد، از مخلوط کردن زیاد بتن پرهیز کرد.