دولت اباد کور کو

لغت نامه دهخدا

( دولت آباد کور کو••• ) دولت آباد کور کوره. [ دَ ل َ رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه شهرستان سنندج. با1015 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ). دولت آباد که هنوز باقی است از جمله نقاط مهم آن حدود ذکر شده و در نزدیکی آن باتلاق شوره زاری بود که از دریاچه ای به مساحت چهار فرسخ مربع تشکیل می شد که به قول حمداﷲ مستوفی آن را «چغان ناوور» خوانند و معنی آن دریاچه شور می باشد و بیشک دریاچه نواله کنونی است. ( از سرزمینهای خلافت شرقی صص 215-214 ). دولت آباد در امتداد رودخانه کرج و در شمال کرج ابودلف و شهر ساروق در ولایت فراهان واقع است که یاقوت و حمداﷲ مستوفی از آن یاد کرده وآن را از توابع همدان شمرده اند. ( یادداشت مؤلف ).

جمله سازی با دولت اباد کور کو

از چمن دولتی که باغ کیان راست گر گل نو رفت نوبهار بماناد
نشد ز دولت بیدار رزق اهل سعادت تمتعی که ازان چشم نیمخواب گرفتم
هر که ترا دید سعد دولت پنداشت گرچه نماندست وی تو دیر بمانی
گردون دم از اعجاز زند حکمتش اینست کز دیدن تو بیش کند دولت کم را
درین دو هفته که ما برقرار خود بودیم هزار دولت ناپایدار رفت به گرد
همیشه دولت و اقبال در یسار تو باد همیشه فره و فرهنگ در یمین تو باد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خنیاگر
خنیاگر
گاییدن
گاییدن
کونی
کونی
بی‌پروا
بی‌پروا