جعل امضاء

لغت نامه دهخدا

جعل امضاء. [ ج َ ل ِ اِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) بدون اجازه بجای دیگری امضا کردن. پای نوشته یا سندی را بدون رضایت دیگری بنام او امضا کردن.مهر و امضاء دیگری را در غیاب او و بدون اجازه گرفتن از او بکار بردن. رجوع به جعل ( اصطلاح حقوق ) شود.

جمله سازی با جعل امضاء

البته به‌طور عادی هر امضایی را می‌توان به سادگی انکار نمود. گاهی انکار یک امضا توسط دارندهٔ آن به شکل "من این را امضا نکرده‌ام." انجام می‌شود که نشان از جعل امضاء توسط دیگران دارد و گاهی نیز دارندهٔ امضاء، در عین پذیرش اصل امضاء، آن را بی‌اعتبار می‌داند که به معنای وجود شرایط غیرعادی مانند تهدید و اعمال فشار توسط دیگران است.
در سال ۱۳۹۵ شکایت محمد باقری معتمد قهرمان تکواندوی جهان و نائب قهرمان بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن از سید محمد پولادگر رئیس سابق فدراسیون تکواندو و معاون کنونی وزارت ورزش به اتهام «خیانت در امانت، جعل امضاء و تحصیل مال نامشروع» در دادسرای فرهنگ و رسانه ثبت گردید.
عضو سابق تیم ملی تکواندوی ایران در ۲۳ مهر ۱۳۹۸ در این رابطه به خبرگزاری مهر گفت: «در دادسرای فرهنگ و رسانه، جعل امضاء و دریافت پول توسط رئیس فدراسیون و عدم پرداخت آن به من محرز شد که متأسفانه به‌یکباره جریان پرونده تغییر کرد!
در این پرونده، بیژن قاسم‌زاده به‌رغم تأییدیهٔ کارشناسان رسمی دادگستری مبنی بر جعل امضاء و … پولادگر، رأی به برائت سید محمدرضا پولادگر داد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دقت
دقت
داشاق
داشاق
قرین
قرین
هورنی
هورنی