داسترا کون
فرهنگ فارسی
جمله سازی با داسترا کون
چو عین شئی در اعیان عدم بود هم اعیان کون معدوم الرقم بود
مأوای دل از دو کون بیرون است این بیضه به زیر پرنمی آید
ساختمان این بانک توسط شرکت بزرگ کون پدرسون فاکس طراحی گردید.
منگر تو بدین دیده بدیشان کایشان بیرون ز دو کون در جهانی دگرند
هزار باب بهر باب صد هزار بیان ز هر بیان همه کونین کامیاب شدند
هوای عشق کنی همت از دو کون ببر که این عروج نیاید ز همتی که دنیست