دارمش کلا

لغت نامه دهخدا

دارمش کلا. [ م ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قشلاق کلارستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر. در یکهزار و پانصدگزی باختر چالوس واقع و محلی است دشت، معتدل، مرطوب، مالاریائی و دارای 80 تن سکنه است وآب آن از رودخانه چالوس تأمین میشود محصول آن برنج، مختصر مرکبات، سبزی، لبنیات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان قشلاق کلارستان بخش چالوس

جمله سازی با دارمش کلا

همان به که با او به آواز نرم سخن گویم و دارمش چرب و گرم
بیار آن ماه را یک شب درین برج که پنهان دارمش چون لعل دَر دُرج
دوست می دارمش، که یار منست دشمن آن به که خود نباشد یار
چو کرم پیله بخود بر تند مدایح تو بگاه طاعت ایزد چو دارمش بی کار
اگر تو باز فرستی دل گریخته را به جان تو که ز جان دارمش گرامی‌تر
گر به مراحل ز عرش دارمش اعلی نیست غلو در علو شان محمد