خوش اغال

لغت نامه دهخدا

( خوش آغال ) خوش آغال. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) خوش آغور. خجسته. میمون. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( خوش آغال ) خوش آغور

جمله سازی با خوش اغال

عین خوش، روستایی در دهستان دشت عباس بخش دشت عباس شهرستان دهلران در استان ایلام ایران است.
هست جانی که ز بوی خوش او شادان نیست گرچه جان بو نبرد کو ز چه شادان شده است
گر دل غم پرور ما غمگساری داشتی با بلا خوش بودی و در غم قراری داشتی
ز مرگ دم بدمم میرسد پیام خوشی بگو بیا که روانرا بپاش افشانم
خوش آن نسیم کزان زلف مشکسود آید به حال خویش دلم آنچنان که بود آید
9 تقوى راه نجات از خطرات قيامت (24) و خوش عاقبتى و رسيدن به رستگارى است. (والعاقِبةُ لِلمتّقين )(25)