خوانش پریشی سطحی

فرهنگستان زبان و ادب

{surface dyslexia} [زبان شناسی] گونه ای خوانش پریشی که در آن فرد توانایی بیان ناواژه ها (nonwords ) را دارد، اما قادر به ادای واژه ها نیست

جمله سازی با خوانش پریشی سطحی

«ننه قباد مخوان کیقباد خوانش از آنک قباد چاوش روز سلام او زیبد.»
بر سر خوانش صد کاسه گدایی بخورد تا یکی لقمه توانگر ز میان بستاند
گشت چونی‌بخش اندر لامکان گرد خوانش جمله چونها چون سگان
گل صبا را گفت این فرمان تراست نزد خود خوانش اگر شه ار گداست
هر بینوا که یافت ز خوانش نواله یی از آن نواله فیض بصد بینوا رسید
وی همچنین مرز بین شعر و شعار را در این کتاب مشخص میکند و در این باره میگوید : شعر زمانی که پیامی آشکار داشته باشد و هرکسی در اولین خوانش شعر به پیام آن برسد آن متن از شعر خارج شده و به شعار تبدیل شده است.