خطمه خالی

لغت نامه دهخدا

خطمه خالی. [خ َ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) با خط و خالها. تلفظ عامیانه خط و خالی. رجوع به خطمخالی در این لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

با خط و خالها تلفظ عامیانه خط و خالی

جمله سازی با خطمه خالی

(با بازگشت دوازده نفرى كه در نخستين بيعت عقبه ) شركت دارند به مدينه و انتشاراسلام (مسلمان شدن ) در خانواده هاى انصار، انصار مردى را با نامه اى به خدمترسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى فرستند به اين عبارت: ابعث الينا رجلايفقهنا فى الدين و يقرئنا القرآن. در نتيجهرسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مصعب بن عمير را نزدشان مى فرستد... او بهخانه ها و ميان قبائل انصار رفته آنان را به مسلمان شدن دعوت كرده براى آنان قرآن مىخواند تا يكايك و دو نفره مسلمان شده مسلمان شدن در تمامى خانواده هاى انصار گسترش وقوت مى يابد به جز سه خانواده از قبيله اوس كه عبارتند از خطمه،وائل، و واقف. مصعب براى آنان قرآن خوانده و تعليمشان مى دهد. (پيش از اين ) طىنامه اى از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم اجازه مى گيرد كه همه را در يك جاگرد آورد. او هم اجازه داده برايش مى نويسد: پيش از روز كه يهودان تعطيلى خود را اعلاممى كنند آنگاه كه خورشيد بازگشت آغاز كند (ظهر) با دو ركعت نماز به خدا تقربجوى و براى آنان نطقى (خطبه اى ) ايراد كن.