حرف توقع

لغت نامه دهخدا

حرف توقع. [ ح َ ف ِ ت َ وَق ْ ق ُ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) در زبان عرب مانند لَعَل َّ. رجوع به حرف ( اصطلاح نحو ) و به کشاف اصطلاحات الفنون شود.

فرهنگ فارسی

در زبان عرب مانند لعل

جمله سازی با حرف توقع

💡 4. وقتى كه اين توقع من برآورده نمى شود و مورد احترام و پرستش ديگران قرار نمىگيرم، آيا دچار نوميدى و زبونى مى شوم ؟

💡 «سوررئالیسم مشکل پر توقعی است که فقط عضویت دربست و پیروی کامل را می‌پذیرد»

💡 بسکه در طبع غناکیشان توقع محو بود دامن ‌افشان چون غبار از هر گذر برخاستند

💡 سخا توقع زو کن که او سخا ورزست سخن به مجلس او بر که او سخندان است

💡 زبیماران پرستاری توقع دارد آن غافل کز آن چشم خمارآلود دلداری طمع دارد

💡 پاسخ به دو توقع بيجاى كافران در امر رسالت ونزول كتاب آسمانى