حالت بدگمانی

فرهنگستان زبان و ادب

{paranoid state} [روان شناسی] اختلالی که مشخصۀ آن هذیانِ بدگمانی است و شدت و پیچیدگی آن به اندازۀ اختلال هذیانی یا روان گسیختگی بدگمانی (paranoid schizophrenia ) نیست

ویکی واژه

اختلالی که مشخصۀ آن هذیانِ بدگمانی است و شدت و پیچیدگی آن به اندازۀ اختلال هذیانی یا روان‌گسیختگی بدگمانی (paranoid schizophrenia) نیست.

جمله سازی با حالت بدگمانی

کی گمان بد به من می داشتی در عشق خویش گر چو خود عاشق فریب و بدگمانی داشتی
شاپور سپس با بدگمانی از موبدان می‌خواهد که سخنان مانی را بشنوند و با او به گفتگو بپردازند.
شاپور سپس با بدگمانی از موبدان می‌خواهد که سخنان مانی را بشنوند و با او به گفتمان بپردازند.
رفتی و از بدگمانی‌های عشق دوربین تا تو می‌آیی به مجلس دل به صد جا می‌رود
او در دوران فتحعلی شاه به تدریج بر میزان نفوذ و اقتدار خود افزود و فرزندان و بستگانش را بر ولایات دور و نزدیک کشور حاکم کرد. همین قدرت زیاد باعث بدگمانی شاه نسبت به او شد.
ز تار زلف تو پیران خمیده جز تو جوان که بست یک ره از این دست بدگمانی چند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اصرار یعنی چه؟
اصرار یعنی چه؟
جزئیات یعنی چه؟
جزئیات یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز