جهاز گیری
فرهنگ فارسی
جمله سازی با جهاز گیری
پاکبازانیم ما را نه جهاز و نه گرو گر حریفی زر نهد ما جان به جای زر نهیم
چو نوعروسان دادی مرا جهاز که هست چو نوعروسان پایم ز بند در خلخال
جهاز یا جهازات، در اصطلاح دریانوردی سنتی در خلیج فارس و دریای سرخ و اقیانوس هند، نام عمومی انواع شناورهای چوبی منطقه است که بادبانبندی لچکی داشتند.
پیشینه ساختن جهاز چندان روشن نیست. سنت ساختن این کشتیها و قایقها از زمانهای دور در هند و عمان و کویت و ایران وجود داشتهاست.
يا آنكه فرد نامبرده انسانى كامل و داراى كمال فكر بوده، كه از يك جفت انسان غيركامل و غير مجهز به جهاز تعقل، متولد شده است، و مبدا ظهور و پيدايش نوع انسانهاىمجهز به تعقل و قابل تكليف شده ؟
چون نگشتم ملتفت هرگز بمال نه پدر ای پسر نام جهاز چار مادر کی برم