فرهنگستان زبان و ادب
{intramuscular injection} [علوم دارویی] نوعی دارورسانی که در آن مادۀ دارویی را به درون عضله تزریق می کنند متـ. تزریق عضلانی
{intramuscular injection} [علوم دارویی] نوعی دارورسانی که در آن مادۀ دارویی را به درون عضله تزریق می کنند متـ. تزریق عضلانی
💡 دو مجرای اتصال اپیدیدیم چپ و راست به مجاری انزال به منظور به حرکت اسپرم وجود دارد. هر لوله حدود ۳۰ سانتیمتر (۰٫۹۸ فوت) (در انسان طولانیتر)، ۳ تا ۵ میلیمتر در قطر است و عضلانی است (احاطه شده توسط عضله صاف). آنها بخشی از طناب اسپرماتیک میباشد.
💡 سلولهای اندوتلیوم و عضلانی صاف موجود در محیط آتروم ممکن است دارای نقش مهمی نیز در این روند باشند.
💡 این شریان، شاخه شریان تیبیال خلفی بوده که با عبور از خلف استخوان فیبولا، به شاخههای عضلانی، سوراخ کننده و تغذیه کننده استخوان فیبولا تقسیم میشود.
💡 بچههای کوچک مبتلا در اغلب موارد از بیماری مغزی عضلانی رنج میبرند، در صورتیکه در دوره بزرگسالی، بیماریهای عضلانی غلبه دارند.
💡 در ۵۰۰ سال گذشته جهان گردان در طی سفرهای دریایی مبتلا به خونریزی و دردهای عضلانی و عصبی دچار میشدند و سرانجام میمردند اما وقتی در ساحل میوه میخوردند بهبود مییافتند.
💡 تمرینات او هزاران قربانی فلج اطفال را در سرتاسر جهان توانبخشی کرد و یکی از مؤثرترین اشکال درمان قبل از واکسن محسوب میشود. اصول توانبخشی عضلانی او در چنین مواردی پایه و اساس فیزیوتراپی شد.