تاشۀ پله ای

فرهنگستان زبان و ادب

{step trench} [باستان شناسی] تاشه ای که برای دستیابی به لایه نگاری به صورت پله پله حفر می شود

جمله سازی با تاشۀ پله ای

💡 دنیا و دین دو پلهٔ میزان قدرتست این پله چون به خاک شد آن پله بر هواست

💡 از فیلم‌هایی که وی در آن نقش داشته است می‌توان به سی و نه پله، مالر و اسکروچ اشاره کرد.

💡 راه پله‌ها در گوشه‌های بنا واقع شده‌اند بنابراین جلوی منظره یا نور خورشید را نمی‌گیرند.

💡 اگر خواهی ازین یک پله هم برتر توانی شد که ظاهر در حقیقت عین باطن بی‌گمان بینی

💡 ز لطف او به گردون رفته ام از پله هستی نه بیند بعد از این سنگ کمی چشم ترازویم

💡 بار بر دلها شود در پله افتادگی هر که در ایام دولت باری از دل برنداشت