ایه مباهله پیامبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آیه مباهله پیامبر. آیه مربوط به ماجراى نفرین پیامبر و مسیحیان نجران را آیه مباهله گویند.
به آیه ۶۱ سوره آل عمران "آیه مباهله" مى گویند: "فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الکاذبین؛ هر کس که پس از فرا رسیدن علم (وحی) به تو درباره او (عیسی) با تو محاجه کند، بگو: بیایید تا ما پسرانمان و شما پسرانتان، ما زنان مان و شما زنانتان، ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را بخوانیم، سپس (به درگاه خداوند) تضرع کنیم و بخواهیم که لعنت الهی بر دروغ گویان فرود آید."
معنای لغوی مباهله
مباهله در اصل از ماده "بهل" به معناى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است. و گاهى به معناى "هلاکت و لعن و دورى از خدا "است. و این نیز از نتایج رها شدن و واگذار شدن بنده به حال خود است.
معنای اصطلاحی مباهله
مباهله در اصطلاح به معناى نفرین کردن دو طرف به یکدیگر است؛ به این ترتیب که افرادى که با هم درباره یک مسئله مهم مذهبی گفت وگو دارند، در صورتى که یکى از طرفین قانع نشوند، در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.
محتوای آیه مباهله
...

جمله سازی با ایه مباهله پیامبر

ابن عباس مى گفت: هر كس مى خواهد در جنب حجر الا سود، با وى مباهله مى كنم كه خداوند دركتاب خود، دو نصف و يك سوم را ذكر نكرده است. و نيز گفت: سبحان اللّه، آيا به نظرشما خدايى كه عدد شنهاى بيابان را مى داند، سهم مالى را دو نصف و يك ثلث قرار دادهاست ؟! وقتى دو نصف مال رفت ديگر چه محلى براى ثلث باقى مى ماند؟!!
(پدر) خيرانى در ادامه سخن مى گويد: من احمد اشعرى را به ((مباهله )) (177) دعوتكردم، او از شركت در مباهله ترسيد و گواهى داد كه آن سخن را شنيده است و گفت: منگواهى مى دهم، ولى مى خواستم اين افتخار به يك فرد عرب برسد نه به من كه ازعجم هستم، اما چون پاى مباهله به پيش آمد، ديگر راهى براى كتمان گواهى نمانده است،آنگاه همه حاضران در آن مجلس به امامت حضرت هادى (عليه السلام ) اعتقاد پيدا كردند ورفتند. (178)
پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آنان را دعوت به مباهله كرد (116) وفرمود:((خداوند به من خبر داده كه بعد از مباهله، بر آن كسى كه طرفدارباطل است، عذاب مى رسد و به اين وسيله حقّ ازباطل تشخيص داده مى شود)).
جريان مباهله با نصارى نجران را ابن اسحاق در سيره خود دراوائل هجرت نقل كرده.ابن اثير در كامل در سال دهم هجرى روز بيست و چهارم ذوالحجة ومجلسى رحمه الله در بحارالانوار، جلد 21، در وقايعسال نهم هجرت آورده است؛ما نيز به تبع مرحوم مجلسى آن را در حوادثسال نهم نقل مى كنيم.
پسجبرئيل نازل شد و آيه تطهير در شاءن ايشان آورد. پس حضرترسول (ص ) اين چهار بزرگوار را بيرون برد از براى مباهله. چون نگاه نصارى برايشان افتاد و حقيقت آنحضرت و آثار نزول عذاب مشاهده كردند، جرئت مباهله ننمودند واستدعاى مصالحه و قبول جزيت نمودند.
و آنگاه فرمود: به آن خدائى كه جانم به دست او است هلاكت تا بالاى سراهل نجران آويزان شده بود و اگر مباهله مى كردند بصورت ميمون و خوك مسخ مى شدند وبيابان در زير پايشان شعله ور گشته، در آخر خداى تعالى نجران و اهلش را منقرضمى كرد، حتى مرغان بالاى درختهايشان را مى سوزاند و اما بقيه نصاراى دنيا يكسال طول نمى كشيد كه همه هلاك مى شدند و در روى زمين حتى يك نصرانى باقى نمىماند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال رابطه فال رابطه فال راز فال راز فال میلادی فال میلادی