ایز برداشتن

لغت نامه دهخدا

ایز برداشتن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) از اثر پاها بر زمین دنبال کسی بقصد یافتن او رفتن. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

از اثر پا ها بر زمین دنبال کسی بقصد یافتن و رفتن.

جمله سازی با ایز برداشتن

بنابراين وعده هاى الهى نه تنها نبايد سبب سستى و برداشتن بار مسؤ ليت از دوش شودبـلكـه بـايـد مـوجـب تحرك بيشتر و فعاليت دامنه دارتر گردد، و البته در اين صورتپيروزى از ناحيه خدا تضمين شده است.
و بازی شطرنج داوسون برچسب 137• را می‌گیرد؛ که اولین رقم رمز بعد از نقطه، شرایطی است که تحت آن می‌توانید یک سنگ‌ریزه را بردارید؛ رقم دوم شرایطی است برای برداشتن دو سنگ‌ریزه و سومین رقم سرایط برای برداشتن رقم سوم را نشان می‌دهد.
سخت بیدردی‌ست دست‌از دامنت برداشتن همچو شمع‌کشته در چشمم نگه خوابیده است
چشم داری ای کبوتر این چه گستاخیست باز نامة کآنجاست نام او بپر برداشتن
خبر برداشتن حد شرعى سعد از ابومحجن همين بود. اما ابن حجر در شرححال ابومحجن در كتاب اصابه خود، سخن ابن فتحون (م 519 ق ) را از كتاب او، كه درحاشيه استيعاب به چاپ رسيده، نقل كرده، آنگاه خود اين طور اضافه كرده است:
هر که از دل بار بردارد، گران بر دوش نیست از سبوی می گرانی می توان برداشتن
انسان برای مراقبت از جانوران درازدندان و نگرانی‌های بهداشتی و ایمنی ممکن است آنها را مورد پیرایش یا برداشتن درازدندان قرار دهد. علاوه بر این، روش‌های دامپزشکی و جراحی برای برداشتن درازدندان‌ها برای کاهش درگیری‌های انسان و حیات‌وحش مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
همچو شبنم بی‌کمند جذبهٔ خورشید عشق سخت دشوار است ازین‌ گلشن نظر برداشتن