لغت نامه دهخدا
اولاد میرزاعلی. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) تیره ای از ایل بویراحمدی کوه گیلویه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ).
اولاد میرزاعلی. [ اَ ع َ ] ( اِخ ) تیره ای از ایل بویراحمدی کوه گیلویه فارس. ( جغرافیای سیاسی کیهان ).
تیره از ایل بویر احمدی کوه گیلویه فارس.
💡 چون گفته میشد بیگلربیگی فراشها بخانه آقا میرزاعلی فرستاده که او را بی درنگ بیرون کنند یکدسته آهنگ آنجا کرده فراشان را از خانه بیرون گردانیدند.
💡 وی در حوزة درس عدهای از فضلا از جمله میرزاعلی آقا فرزند میرزای شیرازی نیز حاضر میشد و تا ۱۳۱۰ در سامرا بود و همان سال به بوشهر رفت. در بوشهر به تدریس و نشر احکام پرداخت و مرجع امور مردم از خاص و عام گردید.
💡 در کتاب شرح رجال ایران آمدهاست: «وی فرزند میرزا علیاکبر ارومیهای بود، معلوم نیست از ارومیه به قفقاز رفته یا از سلماس به هر جهت، جد حیدرخان یعنی پدر میرزاعلیاکبر معروف به حاجی ملاعلی تاری ویردیوف بود، و در شهر ارمنینشین الکساندروپل که یکی از ولایتهای صنفی ارمنستان بوده و بعدها در زمان تصرف امپراطوری عثمانی گمری و سرانجام در زمان حکومت اشتراکی شوروی به نام لنیناکال موسوم گشت، ساکن بودهاست.»