انزله کردن

لغت نامه دهخدا

انزله کردن. [ اَ زَ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فرو فرستادن آیتی یا حکمی. فرستادن خدای تعالی آیتی یا کتابی را. نازل کردن. ( یادداشت مؤلف ): خدای تعالی در بلعم باعورا انزله کرد. ( تفسیر ابوالفتوح رازی سوره اعراف ص 488 ). به آن خدای که توریة به موسی انزله کرد. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ). خدای تعالی پیغامبران را ببازی نفرستاد و کتابها بهرزه انزله نکرد. ( تفسیر ابوالفتوح ). خدای تعالی در بعض کتب انزله کرد، انا ملک الملوک. ( تفسیر ابوالفتوح ).

جمله سازی با انزله کردن

يا اهل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فى القرآن انزله
و نظير اين است آنچه از پيغمبر خداى - صلى الله عليه و آله - روايت شده است كه فرمود: من احب ان يعلم ماله عندلله عزوجل فلينظر ما للهعزوجل عنده فان الله تعالى ينزل العبد منه حيث انزله العبد من نفسه (222): آنكهخواهد بداند كه چيست براى او در نزد خداى عزوجل، پس نظر كندكه چيست براى خداىعزوجل در نزد او پس به درستى كه خداى تعالى بنده را منزلتى از خود مى دهد كه بندهاز نفس خود، خداى را منزلت دهد.
تقرير و تبيين جوابى كه خداى تعالى به كفارداده(قل انزله الذى يعلم السرّ...)
واسطه ها، و سفيرانى هستند ميان مبداء هستى با جهان طبيعى، جهان انسانى، و جهان پست، الله يصطفى من الملائكة رسلا و من الناس (180) و بر پيامى كه مى برند ونسبت به آنچه از خزائن غيب به جهان طبيعى وارد مى كنند يا از (كتاب مبين ) براى تحققو تعين در جهان طبيعى و جهان انسانى و جهان پست، مى رسانند آگاهى دارند: لكن اللهيشهد بما انزل اليك، انزله بعلمه، و الملائكة يشهدون...(181)
فرض من اللّه فى القرآن انزله 163- رأ يت ولائى آل طه فريضة
يا اهل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فى القرآن انزله