القاب امام موسی کاظم

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] القاب امام موسی کاظم (علیه السلام). القاب آن بزرگوار که دلیل مظاهر شخصیت و جهات عظمت او است به شرح زیر میباشد:
از آن جهت است که امام علیهالسلام بر گرفتاریها و سختیهایی که از طرف حاکمان جور و فرعونهای سرکش میدید صبر میکرد. براستی که اینان انواع غمها بر دل آن بزرگوار وارد کردند، و هر نوع بدی و ناروائی را بر آن حضرت روا داشتند.
از آنرو که تجلی اخلاق والا و شخصیت نورانیاش، تجسم خلق و خوی جد بزرگوارش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.
به خاطر عبادت و کوشش در اطاعت پروردگار به این لقب مشهور شد. تا آن جا که در طول زمان و گذشت نسلها، در عبادت خدا ضرب المثل گشت، و با این لقب در نزد راویان حدیث معروف شد، و کسی که از او حدیث نقل می کرد، می گفت: عبد صالح چنین فرمود.
زیرا که آن بزرگوار از سادات و بزرگان مسلمین و یکی از پیشوایان آنها است و شاعر معروف ابوالفتح، با همین لقب او را در شعر خود ستوده است: أنا للسید الشریف غلام حیثما کنت فلیبلغ سلامی واذا کنت للشریف غلاما فأنا الحر و الزمان غلامی
از آن رو که وی باوفاترین انسان زمان خود بود. او به حق نسبت به برادران و شیعیانش وفادار و نیکوکار بود و حتی نسبت به دشمنان و کینه توزان به نیکی رفتار می کرد.
کلمه ی امانت - به تمام معنی - در شخصیت بزرگ امام علیهالسلام تجسم یافته بود. براستی که او امین بر تمام شؤون و احکام دینی بود و همچنین نسبت به امور مسلمانان رعایت امانت می فرمود و همچون جدش پیامبر گرامی اسلام -که پیش از او به امین ملقبشده بود به این لقب شهرت یافت و بدین وسیله مورد اطمینان همه ی مردم قرار گرفت.
از جمله القاب آن حضرت، فرمانده سپاه و سرلشگر بود. ثقۀ الاسلام، محقق نامی شیخ عباس قمی - که خداوند آرامگاهش را خوش و خرم سازد - بعید شمرده است که علت این شهرت آن باشد که در یک روز نوروز از طرف منصور نمایندگی یافت و سپاهیان و فرماندهان به حضور آن حضرت شرفیاب شده، تبریک میگفتند و هدایا و ارمغانهایی تقدیم او می کردند، کاری که برای هیچ یک از پدران و فرزندان آن بزرگوار اتفاق نیفتاده است، از اینرو چنین لقبی را گرفت!

جمله سازی با القاب امام موسی کاظم

💡 یکی از القاب کازرون، شهر سبز است که به علت سرسبزی این شهر، به‌ویژه در فصول معتدل سال است.

💡 تیر کو را منشی دیوان اعلی می نهند نسخه ی القاب او فهرست دفتر ساخته

💡 او هنگام شهادت 25 سال و چهار ماه داشت و با القاب ((منتجب و مرتضى )) ياد مى شد.

💡 از آن ‌گروه یکی را چو رای تو نبود نه از مخاطبه‌اش رونق است و نز القاب

💡 چو دولت را بر او بود اعتماد کل به این نسبت ز القاب اعتمادالدولتش حق داشت ارزانی

💡 474- كمال الدين و تمام النعمة، ص 442 ح 16؛ تنقيحالمقال، ج 3، ص 470 از فصل القاب.