ال ابوسفیان

لغت نامه دهخدا

( آل ابوسفیان ) آل ابوسفیان. [ ل ِ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) آل بوسفیان.بنوامیه. از اولاد ابوسفیان و مراد معاویةبن ابی سفیان و یزیدبن معاویه و معاویةبن یزید است:
چه خطر دارد آل بوسفیان
که برآرند نامشان بزبان ؟سنائی.

فرهنگ فارسی

( آل ابوسفیان ) از اولاد ابوسفیان

جمله سازی با ال ابوسفیان

💡 ابوسفیان، رهبر نظامی قریش، به کمک بنی نظیر، قبیلهٔ اخراج شده از مدینه، نیرویی برابر ۱۰۰۰۰ نفر جمع کرده‌بودند. محمّد قادر بود لشکری به اندازه ۳۰۰۰ نفر جمع کند، ولی او همچنین نوع جدید از دفاع را که در آن زمان در عربستان ناشناخته بود استفاده کرده بود: مسلمانان خندقی در اطراف مدینه، در هر جا که امکان تاختن بر مدینه وجود داشت کنده بودند. این ایده به سلمان فارسی نسبت داده می‌شود. غزوه احزاب یا جنگ خندق در ماه شوال سال پنجم هجرت، برابر با سال ۶۲۷ میلادی در یثرب میان سپاهیان مسلمان پیرو محمّد و سپاهیان مکّه تحت رهبری ابوسفیان درگرفت. لشکریان ابوسفیان مدینه را به مدت دو هفته به محاصره درآوردند. نیروهای ابوسفیان آمادگی نفوذ به سد دفاعی که مقابل آن‌ها بود را نداشتند، و پس از یک محاصره نا موفق تصمیم گرفتند که به خانه برگردند. قرآن این جنگ را در آیات ۹ تا ۲۷ سوره احزاب مورد بحث قرار می‌دهد.