لغت نامه دهخدا
( مصافقة ) مصافقة. [ م ُ ف َ ق َ ]( ع مص ) درد زه گرفتن ناقه را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || از پهلو به پهلو گردیدن. ( منتهی الارب ). از این پهلو به آن پهلو گردیدن. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || پوشیدن یکی از دو جامه روی دیگری. ( ناظم الاطباء ). || میان دو جامه مطابقت کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).