استخوان اماس سختاکی

فرهنگستان زبان و ادب

استخوان آماس سختاکی
{sclerosing osteitis, Garre disease, condensing osteitis ?} [ارتاپزشکی] نوعی استخوان آماس مزمن غیرعفونی که در آن قسمت هایی از استخوان ضخیم و متورم می شود

جمله سازی با استخوان اماس سختاکی

بس که سودیم به راه تو جبین را چو صدف استخوانی ست به جا مانده، ز پیشانی ما
شیر سیاه عشق تو می‌کند استخوان من نی تو ضمان من بدی پس چه شد این ضمان تو
نیم کیلو گوشت گوسفندی و گوساله بدون استخوان بهتر است بیشتر از گوشت گوسفندی استفاده شود
شیر نیما بسیار مقوی و شیرین است و برای رشد استخوان ها نیز مفید است.
در هر چشم باشد. اگر سرطان گسترش یابد ممکن است درد استخوان و دیگر علائم پدیدار شوند.
سرم به خاک بپوسید و آتش غم دوست در استخوان تن من به کار خواهد بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تکه
تکه
گاییدن
گاییدن
احتساب
احتساب
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن