ادیال بند

لغت نامه دهخدا

ادیال بند. [ اَدْ ب َ ] ( اِ مرکب ) ادیال.

فرهنگ فارسی

ادیال

جمله سازی با ادیال بند

واعظ، که برقصست پس پرده پندار سودش نکند پند، که در بند عمامست
غبارکلفت خویشی نظر بند پس وپیشی به غیر از خود نمی‌باشد عیال و مال و فرزندت
سد پل بند یکی از بزرگ‌ترین سدهای خاکی استان خراسان رضوی و بزرگ‌ترین سد شهرستان تایباد است که بر روی رودخانه اشتیوان در ۴۱کیلومتری شمال غربی شهرستان تایباد در استان خراسان رضوی ساخته شده‌است.
بیل در زبان تالشی به‌معنی برآمدگی، زمین شیب‌دار یا دره و بند به‌معنی تپه، قله یا کوه است و بیله‌بند یعنی مکانی که کوه و دره و پستی و بلندی فراوانی دارد.
گیسوی او حلقه زده چون کمند کرده دل غمزده ها را به بند
باز آن طرّه گیسوی تو یا رب ز چه روی نکند یک نفس از بند غم آزاد مرا