ابه زاده
فرهنگ فارسی
جمله سازی با ابه زاده
ملک زاده سرشک از دیده میراند روان چون آب بیتی چند میخواند
بدین ملاحت و حسن و لطافت و معنی نه زاده است و نه پرورده مادر دنیی
فرزندانى كه بعضى از آنان از (نسل ) بعضى ديگرند (از پدران برگزيده زاده شده و در پاكى همانند يكديگرند) و خداوند شنواى داناست.
حجام زاده کودک پیروز شد چنانک این را کریم بندیم آن را رها کنیم
کشتی مرا که زنده کنی زاده عزیز بنگر که را به قتل که دلشاد کرده ای
اى زاده لندن، تو نه علوى هستى و نه هاشمى و نه قريشى. و مسلمان و عرب هم نيستى،نه از بستگان مايى و نه از مردم مشرق زمين. پس چرا تو سرپرست ما باشى ؟