پیر گلی

لغت نامه دهخدا

پیرگلی. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چناورد بخش آخوره شهرستان فریدن. واقع در 20هزارگزی جنوب خاور آخوره و 12هزارگزی راه عمومی مالرو. کوهستانی، سردسیر. دارای 413 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات و تریاک و پشم و روغن. شغل اهالی زراعت و گله داری راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان چناورد بخش آخوره شهرستان فریدن

جمله سازی با پیر گلی

💡 هر گلی را چمنی، هر صدفی را گهری است از دم پیر مغان، بخت جوان باید جست