پشمه

لغت نامه دهخدا

پشمه. [ پ َ م َ ] ( اِ ) صاحب فرهنگ شعوری به این کلمه معنی توتیا میدهد ولی چنین لفظ و معنائی در جائی دیده نشد.

فرهنگ فارسی

صاحب فرهنگ شعوری به این لفظ معنی توتیا می دهد

جمله سازی با پشمه

زنان این روستا علاوه بر لباس چوقا، با استفاده از پشم گوسفندان، برای مردان خانواده، جوراب پشمی می‌بافند. این جوراب در فصل زمستان استفاده می‌شود. در زبان محلی، پشمه جورف گفته می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هول
هول
تحویل
تحویل
فمبوی
فمبوی
چوخ
چوخ