منشبه

لغت نامه دهخدا

( منشبة ) منشبة. [ م َ ش َ ب َ ] ( ع اِ ) مال اصیل ناطق باشد یا صامت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ).

جمله سازی با منشبه

مهم ترين تفاوتى كه با ساير جانوران و رده هاى بالاى آن دارد اين است كه اهتمام ها وانديشه هايش محدود به تاءمين نيازهاى جسمى و زيستن نيست و از آن فراتر مى رود. فكركه در بعضى حيوانات وسيله بدست آوردن اشياء مورد نظر است در آدمى فراتر از آنرفته عالمى براى كشف واقعيت وجودى خودش و زشتى و زيبايى جهانى كه در آن زندگىمى كند هم هست. او نه تنها هوش - چيزى كه بسيارى از جانوران هم دارند - كه فكر وتعقل و خرد هم دارد، همان چه به مددش حقيقت را درمى يابد. علاوه بر آن، يك جهت گيرىاجتماعى، اخلاقى، مى تواند جهت گيرى اجتماعى، اخلاقى، روانشناختى دارد كه بزودىو به آسان تغيير نمى كند، ولى از اراده او هم خارج نمى شود. او مى تواند جهتگيرىاجتماعى، اخلاقى، و حياتى خود را تغيير دهد و از يك عقيده به عقيده ديگر و از يك منشبه منش ديگر و از يك راه و رسم زندگى تازهتحول پذيرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
روز جاری
روز جاری
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
روزگار
روزگار
فال امروز
فال امروز