مناقل

مناقل در زبان فارسی به دو معنای زیر به کار می‌رود:

معنای اول

مناقل جمع منقل است و به ظرف یا آتشدانی اشاره دارد که برای درست کردن آتش یا نگهداری آن استفاده می‌شود. این واژه به اشیاء و تجهیزاتی مربوط می‌شود که برای ایجاد و نگهداری آتش به کار می‌روند.

معنای دوم

مناقل همچنین به معنای اسب تیزدو به کار می‌رود. در این معنا، به اسب‌هایی اشاره دارد که دارای سرعت و چابکی بالایی هستند و می‌توانند به سرعت حرکت کنند.

لغت نامه دهخدا

مناقل. [ م َ ق ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَنقَل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به منقل شود. || ج ِ مِنقَلة. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به منقلة شود.
مناقل. [ م ُ ق ِ ] ( ع ص ) اسب تیزدو. ( ناظم الاطباء ): فرس مناقل و مِنقال و مِنقَل؛ اسبی که در رفتن زود بزود دست و پا را بردارد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به معنی دوم مدخل بعد شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال نوستراداموس فال نوستراداموس