(قـدر) كـه عـبـارت اسـت از هـنـدسه و حد وجودى هر چيز، از كلماتى است ذكرش در كلامخـداى تـعـالى مـكـرر آمـده، و غـالبـا در آيـاتـى آمده كه سخن از خلقت دارد، از آن جمله آيهشريفه (و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ) است كه ترجمه اشدر خـلال هـمـيـن فـصـل گـذشـت، و از ظـاهـر آن بـر مـى آيـد كـه قدر، امرى است كه جز باانزال از خزائن موجود نزد خداى تعالى صورت نمى گيرد، و اما خود خزائن كه ناگزيراز ابـداع خـداى تـعـالى اسـت مـحـكـوم بـه قـدر نـيـسـت، چـون گـفـتـيـم تـقـديـر مـلازم باانـزال (هـر چـيزى كه از خزانه غيب خدا نازل و در خور عالم ماده مى گردد بعد از تقدير واندازه گيرى نازل مى شود)، و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم مادهو مشهود، به شهادت اينكه تعبير به انزال،