شاخ سوخته

لغت نامه دهخدا

شاخ سوخته. [ خ ِ ت َ / ت ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) قرن محرق. در داروهای چشم بکار است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

قرن محرق در دارو های چشم بکار است

جمله سازی با شاخ سوخته

از شوق تماشای جمال تو گل از شاخ چون لاله نفس سوخته از خاک برآید