خوش نسل

لغت نامه دهخدا

خوش نسل. [ خوَش ْ /خُش ْ ن َ ] ( ص مرکب ) اصیل در نژاد و خون. خوش نژاد.

جمله سازی با خوش نسل

در دوازدهمین دوره جایزه شعر خبرنگاران از منصور اوجی تجلیل به عمل آمد. کامیار عابدی در سخنانی دربارهٔ این شاعر گفت: «منصور اوجی از آغاز دهه ۴۰ اولین گام‌هایش را در فضای شعر برمی‌دارد. او را جزو نسل دوم شاعران نیمایی می‌توانیم به حساب بیاوریم. این شاعران بیشتر کسانی هستند که بعد از دهه ۱۳۱۰ به دنیا آمدند. اگر شعرهای اوجی را بررسی کنیم، می‌بینیم او علاوه بر فرم، تصویر و دیگر لوازم شعری که به آنها توجه دارد، همواره تلقی خود را از هستی و انسان در شعرهایش گنجانده‌است. سبک شعری او نوعی رفت‌وآمد در تغزل و تفکر در لحظه است و به نظر می‌رسد شعرهایش در لحظه شکل گرفته‌است. شعر اوجی مثل شعر و نثر صوفیانه قدیم وقت ما را خوش می‌کند. اگر از خود شاعر بپرسیم که چطور به این لحظه‌ها رسیده شاید نتواند به ما پاسخ بدهد چون خود او نیز در این لحظه‌ها جاری بوده‌است.»
نادر شاه افشار در سال ۱۱۴۸ ق / ۱۷۳۵ م بعد از مصالحه با عثمانی عازم گرجستان شد. وی که قبل صفی خان بغایری از سرداران خود را به تفلیس فرستاده بود خود نیز وارد شهر تفلیس شد. هنگام ورود او به شهر گرجی‌ها از او استقبال شایانی به عمل آوردند. خیابان‌های شهر با قالی مفروش شده و شهر تزئین یافته بود. نادر با مردم خوش رفتاری کامل نمود، اما ۶٬۰۰۰ خانواده را که در مقابل او مقاومت کرده بودند به زادگاه خود خراسان کوچانید. محل دقیق اسکان دادن این تعداد که تقریباً ۳۰٬۰۰۰ تن بودند معین نیست (با توجه به مراجعه به چند کتاب جغرافیایی) و این که آیا نسل‌های بعدی آنان هویت خود را حفظ کرده‌اند یا از دست داده‌اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نغمه
نغمه
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل
داشاق
داشاق
فال امروز
فال امروز