گز شایگان

لغت نامه دهخدا

گز شایگان. [ گ َ زِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) گزی باشد به مقدار یک ارش و نیم آدمی که مستوی الخلقه باشد و بعضی گویند از یک ارش و نیم چیزکی کمتر است و آن گز در ولایت خراسان رواج دارد. ( برهان ). آن را گز ملک نیز خوانند. ( رشیدی ) ( آنندراج ). رجوع به گز ملک شود.

فرهنگ فارسی

گزی باشد بمقدار یک ارش و نیم آدمی

جمله سازی با گز شایگان

💡 بت‌های ذهنی و خاطره ازلی کتابی شامل چند مقاله و خطابه از داریوش شایگان است.

💡 لوح مطبوعات مذهبی مشتمل بر ۶ عنوان مجله (نامه فروغ علم، تعلیمات اسلامی، گنج شایگان، مردان خدا، دارالسلام، همایون) انتشار یافت.

💡 بهر گنجیست لابد پاسبان ماری و زلفینت بود ماری که کارش پاس گنج شایگان باشد

💡 گر متاع وصل شیرین را بدان نتوان خرید بر دل پرویز گنج شایگان آید گران

💡 باشد ار انصاف کس عیبم نگوید زین که من هم مکرر قافیه هم شایگان آورده‌ام

💡 خسرو شایگان (زاده ۹ شهریور ۱۳۱۷ در تهران – درگذشته ۲۰ اسفند ۱۳۸۵) از دوبلرهای مشهور ایران بود.