لغت نامه دهخدا
ملامت گاه. [ م َ م َ ] ( اِ مرکب ) جای سرزنش. محل عتاب. ملامت زار:
سوی بازار دین چو جُستی راه
رَستی ار جَستی از ملامت گاه.
سنائی ( حدیقةالحقیقة چ مدرس رضوی ص 306 ).
و رجوع به ملامت زار شود.
ملامت گاه. [ م َ م َ ] ( اِ مرکب ) جای سرزنش. محل عتاب. ملامت زار:
سوی بازار دین چو جُستی راه
رَستی ار جَستی از ملامت گاه.
سنائی ( حدیقةالحقیقة چ مدرس رضوی ص 306 ).
و رجوع به ملامت زار شود.
( اسم ) محل ملامت جای سرزنش: [ سوی بازار دین چو جستی راه رستی ار جستی از ملامت گاه. ] ( حدیقه. مد. ۳٠۶ )
💡 سپس آنها را با اين جمله مورد سرزنش و ملامت قرار مى دهد كه به آنها بگو آيا غير خدا رااولياء و تكيه گاه و معبود خود قرار دادهايد؟ با اينكه اين بتها حتى نسبت به خودشانمالك سود و زيانى نيستند؟! (قل افاتخذتم من دونه اولياء لا يملكون لانفسهم نفعا ولاضرا).
💡 خداوندا، او چنان بود كه هيچ گاه ملامت ملامت كنندگان او را در حق بندگى ات و رضايتمانع نمى آمد هنگام كودكى او را به سوى اسلام هدايت نمودى و درحال بزرگى مناقبش را پسنديدى و همواره نصيحت را براى رضاى تو و خشنودىپيغمبرت، فرو نمى گذاشت تا آنكه روح پاكش را قبض نمودى.
💡 گاه مى شد كه براى يك موضوع نامربوط و دور از نزاكت، دهاتى ها سر و صدا راه مىانداختند، و در پايان قضاوت جر و دعواى خود را به آن دانشمند عاليمقاممحول مى كردند، كه خود اين كار نيز بيشتر بر ملامت خاطر او مى افزود و بيش از پيشافسرده اش مى نمود. تازه مشكل اين بود كه ميرزا چگونه اظهار نظر كند كه نظر وى موردپسند آنها واقع شود و كار بالا نگيرد!
💡 اين كار به پارسائى نزديك تر و در پيشگاه پروردگار محبوب تر است، خود بارهاديدم رسول خدا صلى الله عليه و آله هر گاه نان جو مى يافت مى خورد و سپاسگزارىمى كرد و از اين نحوه خوراك هيچگاه خشمناك نمى شد! مرا ملامت كرده اى كه چرا به مردمبخشش مى كنم ؟ اين عيبى نيست عطا را براى خدا و روز فقر و تهيدستى خويش انجام مىدهم.