صلاق

لغت نامه دهخدا

صلاق. [ ص َل ْ لا ] ( ع ص ) خطیب صلاق؛ بمعنی خطیب مُصلِق است. ( منتهی الارب ). رجوع به مصلق شود.

جمله سازی با صلاق

💡 سزاوارتر بودن شوهران به مردان مطلقه نسبت به مردان ديگر در صلاق رجعى

💡 سزاوارتر بودن شوهران به مردان مطلقه نسبت به مردان ديگر در صلاق رجعى