بالشر اصطلاحی است که به معنای در بلا و هلاکت افتاده، یا کسی که دچار شوربختی و مصیبت شده، به کار میرود. این کلمه، که ریشهای عمیق در ادبیات و فرهنگ فارسی دارد، بیانگر وضعیتی ناگوار و سرنوشتی محنتبار است که فرد یا جامعهای ممکن است با آن روبرو شود. در واقع، بالشر فراتر از یک لغت ساده، بازتابدهنده دیدگاهی فلسفی به زندگی و تقدیر است که در آن، گاه انسان در چنبره حوادث و وقایعی قرار میگیرد که کنترل آنها از توان او خارج است و به ورطه نابودی یا بدبختی کشانده میشود. این واژه اغلب برای توصیف افرادی به کار میرود که در اوج گرفتاریها و سختیهای طاقتفرسا قرار دارند.
در زبان فارسی، کاربرد بالشر عمدتاً در متون ادبی، شعری و برخی اصطلاحات عامیانه رایج است. این کلمه، با لحن غمناک و تأکید بر جنبههای منفی سرنوشت، میتواند بار معنایی خاصی به جملات ببخشد و تصویری عمیقتر از وضعیت مورد بحث ارائه دهد. استفاده از آن، به مخاطب کمک میکند تا شدت و وخامت موقعیت را بهتر درک کند و با حالات روحی و مصائب فردی یا جمعی که گرفتار بلا شدهاند، همذاتپنداری نماید. بالشر نه تنها به معنای افتادن در سختیها است، بلکه حس یأس و ناتوانی در برابر این سختیها را نیز به خوبی منتقل میکند و نشاندهنده بنبستی است که رهایی از آن دشوار به نظر میرسد.