در متون اسلامی و منابع دینی، نمونههایی از سهمیهبندی و تقسیم منابع طبیعی بهویژه آب، با اشاره به قصص پیامبران بیان شده است. از جمله در ماجرای حضرت موسی(ع)، هنگامی که قوم او در بیابان تشنهماندند، به فرمان خداوند، با زدن عصا بر سنگ، دوازده چشمه جاری شد و هر یک از قبائل دوازدهگانه، چشمه و آبخور مشخصی یافتند. این اتفاق در آیات ۶۰ سوره بقره و ۱۶۰ سوره اعراف با تعبیر «قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ» آمده که نشاندهنده تقسیم عادلانه و برنامهریزی شده آب میان گروهها است.
در داستان حضرت صالح(ع) و قوم ثمود نیز تقسیم آب بهصورت نوبتی و سهمیهبندی شده مطرح شده است. در آیات ۲۷ و ۲۸ سوره قمر، حضرت صالح(ع) به قوم خود اعلام میکند: «لَهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَعْلُومٍ»؛ یعنی یک روز آب برای ناقه (مادهشتر) و روزی مشخص برای مردم باشد. این رویکرد، نوعی مدیریت منابع آب در شرایط کمبود و جلوگیری از اختلافات ناشی از آن است.
علاوه بر این، در آیه ۲۸ سوره قمر عبارت «کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَر» به کار رفته که بر لزوم حضور به موقع هر گروه در نوبت خود دلالت دارد. این تعبیر، نشان میدهد تقسیم آب نه تنها یک دستور اداری، بلکه امری الهی و دارای پشتوانه وحیانی بوده است. این نگاه، میتواند الگویی برای مدیریت عادلانه و برنامهریزی شده منابع آبی در شرایط کنونی باشد.