بدمنش

کلمه بدمنش در زبان فارسی به فردی اطلاق می‌شود که دارای رفتار، اخلاق یا منش ناپسند، نادرست و منفی است. این واژه ترکیبی از دو بخش «بد» به معنای ناپسند، زشت یا منفی و «منش» که به معنای رفتار، طرز فکر یا شخصیت فرد است، می‌باشد. بنابراین، بدمنش به کسی گفته می‌شود که رفتارهای ناپسند، خودخواهانه، بی‌احترامی‌آمیز، یا حتی ظالمانه از خود نشان می‌دهد. بدمنش بودن می‌تواند شامل صفاتی مانند دروغگویی، خیانت، بی‌وفایی، خشونت، بی‌ادبی، خودخواهی و بی‌رحمی باشد. در ادبیات فارسی و فرهنگ عامه، بدمنش به عنوان صفتی منفی شناخته شده و معمولاً از آن به عنوان نکوهش و سرزنش یاد می‌شود.

لغت نامه دهخدا

بدمنش. [ ب َ م َ ن ِ ] ( ص مرکب ) بداندیش. || بدسرشت. بدفطرت. ( یادداشت مؤلف ):
ز ضحاک بدگوهر بدمنش
که کردند شاهان ورا سرزنش.فردوسی.بیارید این پلید بدکنش را
بلایه گنده پیر بدمنش را.( ویس و رامین ).و رجوع به منش شود.

فرهنگ عمید

بدخو، بدسرشت.

فرهنگ فارسی

بد اندیش یا بد سرشت.

جمله سازی با بدمنش

یکی نامه بنوشت پر سر زنش به بن سعد زشت اختر بدمنش
گفت آنک با من ار یک بدمنش بد بیندیشد بدرم اشکمش
تن ما شود بی گمان سنگسار کند بدمنش تیر بر ما نثار
بدانست کز نیکویی بدمنش شود دوست با نیکی آرد کنش
این خوش‌منشی و همت والا با بدمنشان کجا شود همدم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال میلادی فال میلادی فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت