باکو ظاهراً صورتهای دیگر یا شکلهای قدیمیترِ نام شهر باکو یا باکویه است. در متون تاریخی، از این مکان بهعنوان منطقهای مهم در حاشیهی دریای طبرستان (خزر) یاد شده که به دلیل منابع طبیعی ویژهاش شناخته میشده است. بر اساس آنچه مؤلف کتاب مجملالتواریخ و القصص آورده است، در دریای طبرستان دو جزیرهی هماندازه وجود داشته که یکی از آنها در نزدیکی طبرستان قرار داشته و از نعمتهای فراوان برخوردار بوده، اما به مرور زمان بر اثر پیشروی آب دریا به زیر آب رفته است. جزیرهی دوم نیز جزیرهای به نام باکو بوده است. مردم از این جزیره نفت سفید و نفت سیاه استخراج میکردهاند. همچنین، ویژگیِ منحصربهفرد این منطقه، جنبش و لرزش دائمِ زمین آن ذکر شده که سبب خروج آتش از زمین میگردیده است. این توصیف با واقعیتهای طبیعی منطقه، از جمله خروج گاز و پدیدهی آتشافروزی خودبهخودی که تا به امروز نیز در برخی نقاط باکو مشاهده میشود، مطابقت دارد.
باکوه
لغت نامه دهخدا
جمله سازی با باکوه
تا سایه عدل تو بر این بوم وبرافتاد خور تیغ نمی یارد باکوه زدن هم
هرگه که تو طالب گهر خواهی بود باکوه چو سنگ در کمر خواهی بود
شاها نکند زلزله باکوه دماوند کاری که تو امسال نمودی به خراسان